- بیش از حد کار کرده
مرهقٌ
معنی بیش از حد کار کرده - جستجوی لغت در جدول جو
- بیش از حد کار کرده
Overworked
- بیش از حد کار کرده
surchargé de travail
- بیش از حد کار کرده
überarbeitet
- بیش از حد کار کرده
अत्यधिक थका हुआ
- بیش از حد کار کرده
زیادہ کام کرنے والا
- بیش از حد کار کرده
অতিরিক্ত পরিশ্রান্ত
- بیش از حد کار کرده
kazi nyingi
- بیش از حد کار کرده
aşırı çalışmış
- بیش از حد کار کرده
働きすぎの
- بیش از حد کار کرده
עייף מדי
- بیش از حد کار کرده
bekerja terlalu keras
- بیش از حد کار کرده
перевантажений роботою
- بیش از حد کار کرده
переутомленный
- بیش از حد کار کرده
overwerkt
- بیش از حد کار کرده
sobrecargado de trabajo
- بیش از حد کار کرده
sovraccarico di lavoro
- بیش از حد کار کرده
sobrecarregado de trabalho
- بیش از حد کار کرده
工作过度的
- بیش از حد کار کرده
przepracowany
- بیش از حد کار کرده
ทำงานหนักเกินไป
